یکی از آخرینهای بزرگان نسل موج نو , دیگر هرگز فیلمی نخواهد ساخت. حالا فقط گدار مانده.... و شابرول.
الان نمیتوانم دربارهاش چیزی بنویسم. اگر اصلن بتوان نوشت , دربارهء مرگ , دربارهء مرگ هنرمندی بزرگ که با آثارش زندگی کردهای.
پیش از این نوشته بودم چقدر «شب ِ من نزد مود» را دوست دارم , که مثل آینهای تماشاگرش را در برابر پرسشهای (شاید بیپاسخ) همیشگی ِ انسانی و اخلاقی به خود وامیگذارد , که چقدر میتوانیم سوالهای اساسیمان را درونش ببینیم آنهمه زیبا و پیچیده....
نوشته بودم که دوست دارم دربارهء چند فیلم از او مطلبی بنویسم. دوست داشتم بنویسم که به نظرم نوعی رندی (از آنگونه که مثلن در اشعار حافظ یافتنیست) در بیان پیچیدگیهای روح آدمی و هوس و عشق , گوهر اصلی آثارش است....
و اینکه او گرچه موج نو یی بود اما فرم و زبان و سبکی انتخاب کرده بود بسیار شخصی , شخصیتمحور(به مفهوم برجسته نبودن «داستان» و تعلیق داستانی و در عوض اهمیت دادن بیشتر به شخصیتها) و منحصر بفرد در تاریخ سینما.
حالا فقط دوست دارم از بین فیلمهایش یکی را انتخاب کنم , بگذارم توی دستگاه و خیره شوم به حرکت تصویرها و صداها. همین برای اثبات جاودانگیاش کافیست.
همین کافیست.
* تیتر از دیالوگهای «پائولین در ساحل
(+)
مروری بر چند فیلم رومر
پ.ن: لیست بهترینهای دهه اخیرم را نوشتم. کمتر از چهل تا نشد! میدانم قرار بر این بوده که ده تا باشد ولی هیچجوری نتوانستم ازش حذف کنم. اساسن من آدمیم که توی زندگیم نمیتوانم چیزی(کسی) را حذف کنم....
حالا نمیدانم همین چهل تا را میشود بگذارم؟
13 comments:
I don't want to say goodbye,I say good luck
(link,matrix revolution
آره رومر هم رفت . کارگردانی بود که برای کارش برنامه داشت . فیلمهای بی ربط تا اونجاییکه من میدونم خیلی نداره . یک مسیر مشخص و حساب شده دو طی کرد . البته از موج نویی های بزرگ که هنوز هستند از شابرول نباید غافل شد که به نظر من الان دیگه کارگردان بزرگتریه از گدار . درباره پست قبلی هم میخواستم بگم که رابطه ای که با گفتن احساس ویران بشه همون بهتر که ویران بشه .
مهدی کتابفروش
آخ چطوری شابرول یادم رفته بود؟ مرسی از تذکرت
در مورد پست قبل هم جریانش مفصله. میدونی حالم اصلن خوش نیست این روزها. در این حد که شابرول رو فراموش کردم
رفیق، اجراش خیلی خوب بود. بازی ی معجونی که اوکی یه. ینی من دوس دارمش، و هم قبولش دارم. بعد نقشی که رفته بود توشو یه جور خوبی رفته بود توش. دکور اینا که تیریپ لیو بود. خوب بود. معجونی وسطش خوب جلب توججه می کرد. تک گویی شم حس داشت. کاملن. با این که خیلی بالا پایین نپپرید و مونولوگ ش به معنای واقعی مونولوگ بود، حس داشت کاملن -از حیث چیزایی که می گف، و بیانش که کاملن تو نقش بود-. و یه جاهایی رو خوب می کوبید. حالا اجرا عاشقیت در پا ورقی ی و بیا. از دیروز شورو شده. بازی گرش شبنم ه. کارگردانشم لیلی رشیدی. یه یه ساعت زودتر بیای بیلیط گیرت میاد. می تونی ام عضو شو رزرو کن. خواسسی آی دی منم اد کن با هم مبادله ی نمایشی داشته باشیم :دی فککنم تو نمایه گوگل ام هس.
چاککرم - گیشنیز
قربونت برم گیشنیز جان مرسی از جوابت :) من البته بیشتر منظورم متن بود که چجوری بود وگرنه بازی معجونی که میدونم خوبه!
بعد اینکه عاشقیت...رو حتمن میام. شما کی میخوای بری؟ خوشحال میشم ببینمت
پ.ن: لینکت کردم
سلام سوفیا جان
اریک رومر از فیلمسازان محبوب من بود " شب من نزد مود " رو خیلی دوست دارم و این اواخر هم فیلم " تابستان یا اشعه سبز رو دیدم که دوست داشتم
متاسف شدم از این خبر
سلام.در مورد پی نوشتتان می خواستم بگم که خیلی ها فهرستشان از ده تا بیشتر شد.از جمله خودم.مشتاق دیدن انتخاب هایتان هستم.و اینکه خوشحالم که اینجا رو پیدا کردم
سلام دوست عزیز. ممنون. خوش آمدی
موج نو نگاه مردم جهان را به سینما عوض کرد
منظورتان را از "حالا فقط گدار مانده.... و شابرول" متوجه نشدم.
امیدوارم ژاک ریوت رو فراموش نکرده باشید. او سه تا فیلم خیلی خیلی خوب در دهه اخیر ساخته و فیلم آخرش در ونیز درخشیده.
با سپاس
سلام
فیلمهای اخیر ریوت را ندیدهام و بنابراین فراموشش کرده بودم.
چه خوب است که اغلب بزرگان موج نو زندهاند و فعال !
ممنون از توجهتان
salam matalebe fogholade ee dari man linket mikonam age dost dashti site mano ham link kon
www.blogsky.com
salam matalebe fogholade ee dari man linket mikonam age dost dashti site mano ham link kon
www.tahlilefilm.blogsky.com
Post a Comment