لبانت
به ظرافت شعر
شهوانیترین بوسهها را به شرمی چنان مبدل میکند
که جاندار غارنشین از آن سود میجوید تا به صورت انسان درآید
تن تو آهنگی ست
و تن من کلمهای که در آن مینشیند
تا نغمهای در وجود آید
سرودی که تداوم را میتپد
در نگاهت همهء مهربانیها ست
قاصدی که زندگی را خبر میدهد
و در سکوتت همهء صداها
فریادی که بودن را تجربه میکند
و آغوشت
اندک جایی برای زیستن
اندک جایی برای مردن
(+)
به ظرافت شعر
شهوانیترین بوسهها را به شرمی چنان مبدل میکند
که جاندار غارنشین از آن سود میجوید تا به صورت انسان درآید
تن تو آهنگی ست
و تن من کلمهای که در آن مینشیند
تا نغمهای در وجود آید
سرودی که تداوم را میتپد
در نگاهت همهء مهربانیها ست
قاصدی که زندگی را خبر میدهد
و در سکوتت همهء صداها
فریادی که بودن را تجربه میکند
و آغوشت
اندک جایی برای زیستن
اندک جایی برای مردن
(+)
10 comments:
تو میدونی کارت خیلی درسته یا باید بدونی اینو ؟
نه نمیدونستم. مرسی که گفتی
این شعر فوق العاده است
جای عکست خیلی خوبه. کامنت اول و سوم رو تایید می کنم
خیلی این شعر چسبید . چند وقتی بود که نخونده بودمش ....
به راستی صلت کدام قصیده ای ای غزل
مهدی کتابفروش
آ.غو.ش بهترین جای دنیاس
سال خوبی رو برات آرزو می کنم
شعر زیباییست.امیدوارم سال خوبی داشته باشید
چه شعری سوفیا جان
قربانت نازنین جان. خوبی؟
راستی تو هیچوقت آنلاین نمیشی تو جیمیل؟ یا مثل خودم اینویزیبلی؟ دلم میخواست یه کوچولو با هم حرف بزنیم نازنین جان
چه باشکوه! نخستین تبسم نوروز.
چه دلنواز! نخستین نگاه فروردین.
تو نیز ، دست برافشان ،
بگو ،
بخند ،
ببین! «فریدون مشیری»
- وبلاگ بی خوابی با یک پست بهاری منتظر شماست-
سال نو مبارک
Post a Comment