skip to main |
skip to sidebar
Le papillon
Le papillon
Naître avec le printemps, mourir avec les roses,
Sur l'aile du zéphyr nager dans un ciel pur,
Balancé sur le sein des fleurs à peine écloses,
S'enivrer de parfums, de lumière et d'azur,
Secouant, jeune encor, la poudre de ses ailes,
S'envoler comme un souffle aux voûtes éternelles,
Voilà du papillon le destin enchanté!
Il ressemble au désir, qui jamais ne se pose,
Et sans se satisfaire, effleurant toute chose,
Retourne enfin au ciel chercher la volupté!
Alphonse de LAMARTINE
پروانه
به گاه بهار زاده شدن، به وقت گل سرخ مردن
با صفیر باد (برفراز بال zephyr زفیر* ) در آسمان پاک غوطه خوردن
بر سینهء غنچه های نوشکفته غنودن
با بوهای خوش، نور و آبی آسمان مست شدن
به هنگام جوانی، بال زنان،
چون باد به سوی افق های ابدی وزیدن
این است تقدیر شگفت پروانه!
به هوس می ماند که هرگز آرام نمی گیرد
همه چیز را می آزماید بی آنکه راضی شود
و دست آخر، به جستجوی لذت به آغوش آسمان بازمی گردد
آلفونس دولامارتین
ترجمه:سوفیا
*پی نوشت: zephyr در میتولوژی یونانی خدای بادغرب یا بادشمالغرب است.در ایلیاد بادی خشن و سهمناک است اما در اودیسه بادی آرام و سبک.
22 comments:
سلام دوست عزیز
روزت مبارک، با یه دره گل زنبق و همین پوستر زیبا و لامارتین
ای بابا چرا از استقلال بدت می آد؟ عجب!
دیالوگا فوق العاده بود
وای محمد تو هم استقلالی؟ نهههههههههه
سلام
فکر کنم تنها کشوری هستیم که سه بار در سال روز زن می گیریم ولی هنوز یک جورایی عقب هستیم
ترجمه هم زیبا بود مطابق معمول فقط این باد های مختلف تو ایران هم اسم بخصوص دارند نمیشه جایگزین کنیم؟
اون دو تای دیگهش کِی یه؟
به درخت ابدی: مثل همیشه کلی ممنون از محبتت دوست خوبم
با اجازه لینکتان کردم در وبلاگم
اوه چقدر سریع!
یکیش می شه همان روز مادر و تجلیل از مقام زن رسمی که در تقویم داریم
یکیش هم روز تولد مادر شاه بود که طرفداراشون و بعضی قدیمیا هنوز هم جشن می گیرند
تازه فکر کنم یک روزم به اسم روز دختران جدیدن اضافه شده باشه
مرسی
:))))
شنیدهم روز عمه هم درست کردن. تولد حضرت زینب
مگه چيه سرطان كه نيست! مگه نديدي فيلم در جستجوي اريك رو؟ اونجا كه يارو چاقه تو كافه طرفدار منچستره ميگه آدم زنشو عوض مي كنه دينشو عوض مي كنه ولي تيمشو عوض نمي كنه. منم خيلي ناراحت شدم شما با اين همه كمالات اونوري هستيد ولي خوب چه ميشه كرد؟ ما كه به حسن هاي ديگه تون بخشيديم شما هم همين كارو بكنيد! :)
از دست شماها
واقعن دور از شأن تو بود محمد جان :((
شوخی میکنم
مخلصیم
ما بيشتر
سوفيا جان...احساس ميکنم اوضاع احوالت بهتر شده الان. خوشحالم خيلي. :)
راستاش با ديدن اين شعري که از لامارتين گذاشتي يادم اومد ميخواستم يه چيزي ازت بپرسم. :دي
من الان زبان انگيسيم در حد خوبه. کلاس کانورسيشنم رو هنوز ادامه ميدم. يه چند وقتي يه ويري افتاده تو وجودم براي ياد گرفتن يه زبان جديد. خودم فرانسه رو دوست دارم. اما خيليها - از جمله يکي از معلمهاي زبانم- ميگه فرانسه خيلي خيلي سخته شروع کردنش و نميتوني همزمان انگليسيت رو در حد عالي بخواي تقويت کني و هم فرانسه رو شروع کني. نظر تو چيه ؟ شروع کنم؟ اگه موسسهي خوبِ به درد بخوري هم ميشناسي که معرفيش کني يک دنيا ممنون ميشم.من زبان رو سفير ميرم. اما از فرانسهاش تعريف نشنيدم زياد.
ممنون البته خب اوضاع و احوال یه چیز مدام در حال تغییره و ثباتی نداره.
و اینکه من هیچوقت انگلیسی و فرانسه رو همزمان با هم نخوندم اما موسسه جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران که محلش میدان انقلاب - کارگر جنوبی - خیابان رشتچی هست به نظرم خوبه. کانون زبان هم بد نیست
روزت مبارک سوفیا جان
در آسمان پاک غوطه خوردن چه شعر و ترجمه زیبایی واقعا ممنون
وبلاگی رو هم که پیشنهاد دادی سر می زنم و دردهای غریب ناگفتنی
مرسی نازنینم تو هم روزت مبارک
خیلی جاکرم ، خب؟
حالا این لینک آخرین داستانیه که تا حالا تموم کردم
مصاحبه ی اختصاصی مرلین منسون با آیدای تجریدی
خانم روزتان مبارک.در این دیار تنها دو شاعر از شاعران معاصر هستند که همیشه به هر کجای دنیایشان که رفته ام حالم خوب شده.یکی سهراب عزیز و دیگری فروغ بزرگ.
به حامد: آقا خیلی مخلصیم. من عاشق وبلاگ شمام میدونی که
بابت داستان هم ممنون
به وحید جلالی: ممنون از تبریکت دوست عزیز
سلام سوفیای عزیز
ایمیلم اینه :
amir_ss64@yahoo.com
دیالوگ هات رو هم دوست داشتم
Post a Comment