وقتی عباس معروفی در گفتگویش با بیبیسی فارسی رو میکند به دوربین و با همان صراحت همیشگیاش, میگوید که عمرش به عنوان یک نویسنده دارد تلف میشود, که وقت ندارد بنویسد, که سختیهای سرپا ماندن در غربت نمیگذارد فرصتی پیدا کند برای نوشتن....تلخ بود. خیلی. و این هم که گفت اگر میشد ایران باشد دلش میخواست درس بدهد و یک نسل نویسنده تربیت کند....
و چه سخنران ٍ خوبی است یعنی لذت میبری از شنیدن حرفهاش. لابد بهخاطر تجربهء سالها تدریس.
و چه سخنران ٍ خوبی است یعنی لذت میبری از شنیدن حرفهاش. لابد بهخاطر تجربهء سالها تدریس.
No comments:
Post a Comment