Monday, February 22, 2010

خداوندا در این وقت مخوف ما را نجات بده . مرگ را برای فرزندانم مخواه . و نه برای دوستانم ، نه همسرم و نه ویکتور و نه برای هر کس که تو را دوست دارد و به تو باور دارد . و آن کس که به تو ایمان ندارد نابینا است و فرصتی برای اندیشیدن به تو نداشته است یا هرگز در نهایت اندوه نبوده . برای کسانی که اینک بی‌بهره از امید، از آینده ، از زندگی ، از اقبال این که بگذارند افکارشان نزد تو بیاید . کسانی که در ترس غوطه ور هستند و در احساس نزدیک شدن به پایان . می‌ترسند نه برای خود بل‌که برای نزدیکان‌شان ، برای آنان که یاوری جز تو ندارند . زیرا این جنگ ، جنگ آخرین است و مخوف . نه فاتحی بر‌جای می‌گذارد و نه مغلوبی . نه شهر و نه روستایی . نه سبزینگی و نه درختی . نه آبی در چشمه‌ای و نه پرنده‌ای در آسمان . هر چه دارم در راه تو خواهم داد . خانواده‌ام را که عاشقانه دوست دارم ترک خواهم کرد . خانه‌ام را . فرزندانم را خواهم راند . زبان در کام فرو خواهم بست . دیگر با هیچ کس سخن نخواهم گفت . هر آن‌چه که مرا به زندگی پیوند می‌دهد رها خواهم کرد . در ازایش تو فقط همه چیز را به همان شکلی برگردان که پیش‌تر بوده . به شکل امروز صبح ، مثل دیروز . بدون هیچ نشانی از واهمه ، بیماری‌های مرگ‌بار و این همه ترس مثل حیوانات . خدایا کمکم کن . هر چه را که وعده داده‌ام عمل خواهم کرد . “ ایثار / آندره تارکوفسکی

7 comments:

درخت ابدی said...

چه نیایش غریبی! ولی خیلی زیباست. اگه می دونست که ما "نهایت اندوه" رو هم احساس کردیم، شاید کمی مهربون تر بود، اما خودشم می دونه که مخوفه و اندوه و ترس ما از کجا بلند می شه
لبخند زیبای ناستازیا حالا "مثل دیروز" دیده می شه
مستند "بانوی گل سرخ" رو از کجا می شه گیر آورد؟

sophie said...

این مستند رو ندیدم و اطلاعی ندارم

nazanin said...

سلام سوفیا جان
چقدر این پست رو دوست داشتم و فیلم " ایثار " رو
یادآوری زیبایی بود

مهدیه said...

ایثار را دوست داشتم
.
....
.
و عجز آدمی که خدا را قدرتمند می کند...

حامد.ا said...

عرض ادب و احترام
بسیار به موقع بود

Armin Ebrahimi said...

سلام
ترانه‌اي براي هائيتي رو اجرا كردم و گذاشتم توي وب
خوشحال ميشم دانلودش كني

Unknown said...

عالی